سه روز از هفته را ورزش میکنم ، سخت و سنگین
با امیر که میایستد بالای سرم و تمرینم میدهد
همان روز اول برایش گفتم: "بهم رحم نکن"
رحم نمیکند و خشمام میجوشد و چرکِ سیاهی را انگار بالا میآورم
شب که برمیگردم تکّه پارهام ، زیر دوش جان ندارم
و این بیرمق شدن خوب است برای این روزهای بهـآر
که فکرم داشت دوباره میرفت توی دوردستهای دور ..
نظرات شما عزیزان: