آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

تو چسبی شازده ، نه از این چسب های گالونی که کفاشها میخرند

نه از آنها که پالاز موکت میکوبد زیر موکت هاش که مبادا از جا در رود

نه از آنها که پرستارها میزنند روی سوزن سرم که یک وقت خدایی ناکرده از جا در نرود

و از زیر پوست فرار نکند ..

چسبی شازده ، چسبِ زخم از این ها که وقتی میچسبند باید برای وضو

با بدبختی از روی دست کندشان

از این ها که هر چقدر با اسکاچ بمالی باز میمانند

از این ها که وقتی هستند باید وضو را جبیره گرفت ..





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |