آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

زندگی من ، وقتی که دختر کوچولو بودم 

در انتظار بیهوده خود زندگی گذشت

گمان می کردم که یک روز یک دفعه زندگی شروع خواهد شد

و خودش را در دسترس من قرار خواهد داد ، مثل بالا رفتن پرده ای

یا شروع شدن چشم اندازی ! هیچ خبری از زندگی نمی شد

خیلی چیزها اتفاق می افتاد ، اما زندگی نمی آمد و باید قبول کرد که

من هنوز هم همان دختر کوچولو هستم چون همچنان در انتظار آمدن زندگی هستم ..



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |