وقتی نیستی .. یک جوری نیستی که انگار از اول هم نبوده ای
انگار که هیچوقت تو را آرزو نکرده م و برآورده نشده ای
زندگی یکهو خالی میشود از هرچه اتفاقهای خوب و دوست داشتنی
نوشته ها بی سرو ته ، عکسها تکراری ، آهنگها گوش خراش
دوستها یکهو پَر میکشند و غیب میشوند
حال منم دیگر عالی نیست ، فقط خوب است
دلم خالی میشود ، کوچک میشود ، خودش را مچاله میکند و میچسبد تنگ سینه ام
من نگران میشوم ، گریه میکنم.بی خواب میشوم ، قلب درد میگیرم از استرس
آهنگهای غمگین گوش میدهم ، .فکر و خیال بد به سرم راه میدهم
مینشیم تند تند برایت نامه مینوسم
با استدلر نآرنجی رنگم همان که آرزوهایم را برآورده میکند همیشه
مینشینم برایت دعاهای خوب خوب میکنم ، چشمک میزنم به خدا
گوشه لباسش را هِی میکشم ،
خودم را برایش لوس میکنم تا اسمت را بیاورد اول لیست
به فرشته ت نامه مینوسم و سفارش میکنم که مواظبت باشد
موقع خواب بغلت کند و نگهبانی دهد تا مبادا حتا یک کابوس فسقلی
برای بازیگوشی به خوابهایت دست بزند
گاهی فکر میکنم اگر تو نزدیکتر بودی و بعد غیب میشدی
لابد شهر از آدم و ماشین خالی میشد
و حتما اتفاقهای عجیب و غریبی می افتاد
نظرات شما عزیزان: