آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

 وقتی نیستی .. یک جوری نیستی که انگار از اول هم نبوده ای

انگار که هیچوقت تو را آرزو نکرده م و برآورده نشده ای

زندگی یکهو خالی میشود از هرچه اتفاقهای خوب و دوست داشتنی

نوشته ها بی سرو ته ، عکسها تکراری ، آهنگها گوش خراش

دوستها یکهو پَر میکشند و غیب میشوند

حال منم دیگر عالی نیست ، فقط خوب است

دلم خالی میشود ، کوچک میشود ، خودش را مچاله میکند و میچسبد تنگ سینه ام

من نگران میشوم ، گریه میکنم.بی خواب میشوم ، قلب درد میگیرم از استرس

آهنگهای غمگین گوش میدهم ، .فکر و خیال بد به سرم راه میدهم

مینشیم تند تند برایت نامه مینوسم

با استدلر نآرنجی رنگم همان که آرزوهایم را برآورده میکند همیشه

مینشینم برایت دعاهای خوب خوب میکنم ، چشمک میزنم به خدا

گوشه لباسش را هِی میکشم ،

خودم را برایش لوس میکنم تا اسمت را بیاورد اول لیست

به فرشته ت نامه مینوسم و سفارش میکنم که مواظبت باشد

موقع خواب بغلت کند و نگهبانی دهد تا مبادا حتا یک کابوس فسقلی

برای بازیگوشی به خوابهایت دست بزند

گاهی فکر میکنم اگر تو نزدیکتر بودی و بعد غیب میشدی

لابد شهر از آدم و ماشین خالی میشد

و حتما اتفاقهای عجیب و غریبی می افتاد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |