تو که هستی
من
به اندازه کافی خوبم
می خندم
می رقصم
و با هزار بهانه
به تماشای "من"
می ایستم رو به اینه
تو که هستی
غصه ها را پس می زنم
می چرخم
روی دایره زندگی
به مرکز تو
به شعاع خوشبختی
تو که هستی
بزرگترین حادثه روزهایم
می شود گونه های سرخ من
می شود زیباترین حرف تو
تو که هستی
تنهایی
دمش را می گذارد روی کولش
و دلتنگی
بی قرار می شود برای دلم
تو که هستی
"دوستت دارم" را
بیشتر از همیشه
دوست دارم
نظرات شما عزیزان: